این شعر دو نفره است
تو آمده ای کنار دفتر شعر
و من دیگر اسمی از قطار و ایستگاه و چمدان نخواهم برد
تو آمده ای
من از گل های رقصان دامنت خواهم گفت
از بوسه های که از وقت دیدنت شروع شده
و ادامه خواهد داشت
از رقص تانگوی زیبایت جلوی چشمان خمار یک عاشق
تو آمده ای
با همان لباس آبی زیبای دوست داشتنی
و چقدر خوشحالم
تو لایق تمام قطرات اشک دلتنگی ام بوده ای و هستی
تو آمده ای
مهربان تر از همیشه
جوان تر از دیروزها
این شعر دو نفره است
و آن هنگام که شب می شود
ادامه اش را در گوش خودت خواهم سرود
بدون سانسور . . .